رخسار تو شمع کایناتست


وز قند تو شور در نباتست

ریحان خط سیاه شیرین


پیرامن شکرت نباتست

خضرست مگر که سرنوشتش


برگوشهٔ چشمهٔ حیاتست

برعرصه حسن شاه گردون


پیش دو رخ تو شاه ماتست

یک قطره ز اشک ما محیطست


یک چشمه ز چشم ما فراتست

عنوان سواد خط سبزت


برنامهٔ نامهٔ نجاتست

وجهی ز برات دلربائی


یا نسخه ئی از شب براتست

آخر به زکوة حسن ما را


دریاب که موسم زکوتست

خواجو ز تو کی ثبات جوید


ز آنروی که عمر بی ثباتست